?Why Science Does Not Disprove God
به نقل از سایت معتبر تایمز
But has modern science, from the beginning of the 20th century, proved that there is no God,
اما علم مدرن از قرن بیستم شروع شد و این ایده را ارتقا داد که خدایی نیستبه نقل از سایت معتبر تایمز
But has modern science, from the beginning of the 20th century, proved that there is no God,
اما علم مدرن از قرن بیستم شروع شد و این ایده را ارتقا داد که خدایی نیست«اسلام را نگاه کنید، در همان بیست سال اول به اندازه ای چهره های درخشان طلوع می کند که در هزار سال ایران باستانی هرچه می گردی یکیش را نمی یابی!
این اواخر، در زمان انوشیروان و بعد از او به اسم چند طبیب و حکیم بر می خوریم اما چه زود دماغ سوخته می خرند! اسم ها همه خارجی است، بختیشوع و… آری، این ها دانشمندان روم شرقی اند که از ترس مسیحی شدن ژوستی نین دررفته اند و به اینجا آمده اند و دانشگاه گندی شاپور را ساخته اند، پناهندگان سیاسی اند. پس اوّلین دانشگاه ما را هم در عصر طلایی باستان، یونانی ها ساختند!
در سایت ویکیپدیا در مورد منشور کوروش اینچنین آمده است:
«استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شدهاست. نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شدهاست. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود. این منشور یکی از بزرگترین نشانههای روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است!!!»
مدت هاست(شاید از دوران جشن های دوهزار و پانصد ساله تا امروز) ترجمه ی این منشور به صورت جعلی در روزنامه ها،مجلات،اذهان مردم وامروزه در سایت ها و وبلاگ ها به این صورت منتشر شده است:
«اینک که به یاری مزدا تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه را به سرگذاشته ام اعلام می کنم که تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد دین و آئین و رسوم ملتهائی که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیردستان من دین و آئین و رسوم ملتهائی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند»
منشور کوروش استوانه ایست که پس از فتح یک کشور و برای جلب نظر مردم آن نگاشته شده و از این رو برای فریب مردم ممکن است از عبارت های مردم دوستانه در آن استفاده شده باشد.
اما یاسای چنگیز قانون سراسری حکومت مغولان بود و فراتر از یک منشور تبلیغاتی بود.
قبل از این که حتی بگوییم که «چرا آشکار میشود و چرا آشکار نمیشود؟!»، ما با اصولی عقلی - که راه گریز و گزیری از آن نیست - به این می توانیم برسیم که خدایی وجود دارد(می توانم اثبات کنم). خدایی که باید باشد و همیشه بوده است و این خدا خالق این چیزهایی است که حادث اند و لازم نیست همیشه وجود داشته باشند و او مبدأ اینهاست.
دکتر مصطفی محمود معروفترین دانشمند مارکسیست مصری که پس از 30سال شک در عقاید دینی دوباره به آغوش اسلام برگشت. او که با نوشتن کتاب(الله و الانسان ) درنفی متافزیک شهرت خود را درمیان روشنفکران مارکسیست کشور های عرب بدست آورد. دردوران تحصیل به عقاید اسلامی شک کرد.وبا گذشت 30 سال پژوهش و تحقیق درحوزه های گوناگونی مانند فلسفه.علم تجربی(ساینس). وعلوم انسانی . ادیان دوباره از میدان شک به یقین برگشت نمود و گم شده ی خود را در عرفان اسلامی پیدا کرد.
اوخود چنین میگوید:در مراحل بحران فکری کسی در صدد هدایت و ارشادم نبود بلکه مرا طرد میکردند وحاضر نبودند با من به بحث بنشینند و به پرسش های من پاسخی بدهند و همین امر باعث شد که تحیر وشک و تردید من بیش از 30 سال استمرار یابد.
او با نوشتن دو کتاب بنام های(سفر من از شک به سوی ایمان- و –حاکمیت شیطان ) به تمامی عقاید گذشته اش وداع گفت و خط بطلان کشید.
بسیار دیده می شود که معاندین دین مبین اسلام در ادعاهای خود از برخی منابع بهره می برند در حالی که به آن منابع حتی کوچک ترین اطلاعی ندارد . یکی از این کتب کتاب تاریخ طبری می باشد
دوستانی که با ملحدین و اسلام ستیزان برخورد داشته اند می دانند که بسیاری از ملحدین و اسلام ستیزان به محض اینکه به آنها می گوییم سند تاریخی ادعای خود را بیاورید ، فورا جلد و صفحه ایی از تاریخ طبری را در پیش روی ما قرار می دهند .
ما در این نوشتار به بیان نکاتبی در باره این کتاب می پردازیم .
آيا روز، ماه، و سال ميلاد مسيح -عليه الصلاة والسلام- مشخص است .... ؟
آیا عیسی علیه السلام در چنین روزی به دنیا آمده است ... ؟
آیا دانشمندان مسیحی بر تاریخ میلاد مسیح اتفاق نظر دارند ... ؟
آیا تاریخ میلاد مسیح تاریخی مبتنی بر ادله ی محکم وثابتی است ... ؟
آیا واقعا میلاد مسیح در فصل زمستان اتفاق افتاده است ... ؟
آیا در کتاب مقدس مسیحیان زمان میلاد مسیح مشخص است ... ؟
آیا شروع تاریخ میلادی تاریخی دقیق می باشد ... ؟
همه می دانیم که کریسمس نزد نصاری عید میلاد مسیح است ...
اغلب نصاری اروپای غربی بر این باورند است که میلاد مسیح در روز 25 دسامبر اتفاق افتاده است، این در حالی است که نصارای اروپای شرقی روز 7 ژانویه را روز میلاد مسیح می دانند.
در مقاله ی پیش روی شما نیم نگاهی به این قضیه انداختیم. (در ادامه مطلب)
سوال : آيا تبريك گفتن فرد مسلمان به مناسبت فرا رسيدن سال ميلادى و مولودى جائز هست يا نه؟
تبریک گفتن عید کریسمس یا دیگر عیدهای دینی آنها به اتفاق حرام است. ابن قیم «رحمة الله علیه» در کتاب احکام اهل ذمه (1/441) این مطلب را نقل کرده است و میگوید:
تبریک گفتن شعائر مختصّ کفار، به اتفاق حرام است، مانند: تبریک عید و روزهیشان که بگوید عید بر شما مبارک! و یا این عید بر شما مبارک باد! و مانند اینها.
اگر گوینده این (تبریک) از کفر سالم بماند، این عمل از محرمات است، چنین تبریکی به منزلهی تبریک بخاطر سجدهی بر صلیب است، حتی گناهش در نزد الله بزرگتر و دشمنیاش بر الله سختتر، از تبریک گفتن بخاطر شرابخواری، قتل، زنا و.... است.
بسیاری از کسانی که از دین آشنایی ندارند مرتکب این چنین گناهانی میشوند درحالیکه از زشتی عملش بیخبر است و اگر کسی بر انجام دهنده ی گناه، بدعت یا کفر تبریک بگوید، خودش را در معرض خشم و غضب الله تعالی قرار داده است.
تبریک اعیاد دینی کفار، حرام است وآنچه را که ابن قیم ذکر کرده است مؤید همین مطلب است، چون تبریک گفتن نوعی اقرار بر شعائر کفر و تأیید (و رضایت) وی به نفع عقیده آنان است، هر چند قلباً چنین کفری را برای خود نپسندد، اما برای فرد مسلمان حرام است که شعائر کفر را بپسندد یا آنها را به کسی دیگر تبریک بگوید، چون الله تعالی این را نمیپسندد و...
الله تعالی میفرماید: « إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ .... » ﴿سوره مبارکه زمر آیه 7﴾
(اگر کفران [نعمت] کنید الله از شما بینیاز است و هرگز کفر را برای بندگانش نمیپسندد و اگر شکر او را به جا آوریدآن را برای شما میپسندد).
والله میفرماید: « ... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا .... » ﴿سوره مبارکه مائده آیه ٣﴾
(امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم).
تبریک گفتن عید به آنان چه با فرد مسلمان همکار باشند یا نباشند؛ حرام است. حتی اگر اعیادشان را به ما تبریک گفتند ما نباید جواب تبریکشان را بدهیم؛ چرا که از اعیاد ما نیست و عید آنها عیدی است که مورد تأیید الله تعالی نیست، چرا که این عیدها یا در دینشان نبوده لذا بدعت است و یا مشروع بوده و به وسیله دین اسلام که الله تعالی محمد صلی الله علیه وسلم را با آن برای تمام بندگان مبعوث کرده، منسوخ گردیده است.
و در این رابطه الله تعالی میفرماید: « وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ »﴿سوره مبارکه آل عمران آیه ٨٥﴾
(هر کس جز اسلام دینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است).
به این ترتیب برای فرد مسلمان اجابت دعوتشان به این مناسبت حرام است چون این عمل از تبریک گفتن به آنها بزرگتر است چرا که مشارکت با آنها [در این عمل ناجایز] است و هم چنین بر مسلمان تشبیه به کفار در برگذارکردن جلسات به این مناسبتها یا رد و بدل کردن هدایا یا توزیع حلوا، غذا دادن، تعطیل کردن کارها و... حرام است، به دلیل این که پیامبرالله صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم میفرماید: «مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنهُم»: (هرکس خودرابه قومی تشبیه کند ازآنها است).
ابن تیمیه رحمه الله در کتاب «اقتضاء الصراط المستقیم، مخالفة اصحاب الجحیم(ص(219)) میگوید: «مشابهت به آنها در بعضی از اعیادشان موجب شادی و سرورآنان در عمل باطلشان میگردد و...»
حتی چه بسا که آنها را به طمع بیاندازد تا فرصت را غنیمت بشمارند و ضعفا را به ذلت بکشانند، هر کس چیزی از این گونه اعمال را انجام دهد گناهکاراست فرقی ندارد که به خاظر سازش، دوستی، از روی شرم یا دیگر اسباب باشد. چون این سازش با کفار در دین است و از اسباب تقویت روحی کفار است و موجب افتخار کردن به دینشان میگردد.
از الله میخواهیم که مسلمانان و دینشان را عزت دهد، به آنها توفیق ثبات در دین و یاری علیه دشمنانشان را عنایت فرماید که او قوی و عزیز است.
شیخ ابن عثیمین- مجموع فتاوای و رسائل(ج 3 ص 44)
سکولاریسم و دمکراسی دو ایدئولوژی غیر دینی و غیر اسلامی هستند که ساخته ی دست بشر است. بنابراین نه دمکراسی و نه سکولاریسم هیچکدام مورد تایید شرع نیستند و بر تمامی مسلمانان واجب حتمی و قطعی است که بر آندو برائت جویند.
سکولاریسم به معنی جدایی دین از سیاست است و این شعاریست که از کشورهای غربی برآمده است و برطبق این تفکر می بایست دین را از حکومت و اداره جامعه جداکرد و براساس این نظریه دین توانایی اداره حکومت و جامعه بشری را ندارد. البته این امر در مورد ادیان کسانی که این نظریه را مطرح کرده کاملا صادق است زیرا دین آنها دین تحریف شده ای است که همراه با تغیرات بشری و خرافات است و لذا نشات گرفتن چنین ایده ای در جوامعی که دارای دین تحریف شده و همراه با خرافاتی هستند مانند یهود و مسیحیت و یا بودائی و دیگر ادیان باطل دور از ذهن نیست و خرده ای بر آن نمی شود.