آيا روز، ماه، و سال ميلاد مسيح -عليه الصلاة والسلام- مشخص است .... ؟
آیا عیسی علیه السلام در چنین روزی به دنیا آمده است ... ؟
آیا دانشمندان مسیحی بر تاریخ میلاد مسیح اتفاق نظر دارند ... ؟
آیا تاریخ میلاد مسیح تاریخی مبتنی بر ادله ی محکم وثابتی است ... ؟
آیا واقعا میلاد مسیح در فصل زمستان اتفاق افتاده است ... ؟
آیا در کتاب مقدس مسیحیان زمان میلاد مسیح مشخص است ... ؟
آیا شروع تاریخ میلادی تاریخی دقیق می باشد ... ؟
همه می دانیم که کریسمس نزد نصاری عید میلاد مسیح است ...
اغلب نصاری اروپای غربی بر این باورند است که میلاد مسیح در روز 25 دسامبر اتفاق افتاده است، این در حالی است که نصارای اروپای شرقی روز 7 ژانویه را روز میلاد مسیح می دانند.
در مقاله ی پیش روی شما نیم نگاهی به این قضیه انداختیم. (در ادامه مطلب)
كنكاشي در افکار و باورها
تبریک گفتن به مناسبت سال نو میلادی یا هجری
سوال : آيا تبريك گفتن فرد مسلمان به مناسبت فرا رسيدن سال ميلادى و مولودى جائز هست يا نه؟
پاسخ :
تبریک گفتن عید کریسمس یا دیگر عیدهای دینی آنها به اتفاق حرام است. ابن قیم «رحمة الله علیه» در کتاب احکام اهل ذمه (1/441) این مطلب را نقل کرده است و میگوید:
تبریک گفتن شعائر مختصّ کفار، به اتفاق حرام است، مانند: تبریک عید و روزهیشان که بگوید عید بر شما مبارک! و یا این عید بر شما مبارک باد! و مانند اینها.
اگر گوینده این (تبریک) از کفر سالم بماند، این عمل از محرمات است، چنین تبریکی به منزلهی تبریک بخاطر سجدهی بر صلیب است، حتی گناهش در نزد الله بزرگتر و دشمنیاش بر الله سختتر، از تبریک گفتن بخاطر شرابخواری، قتل، زنا و.... است.
بسیاری از کسانی که از دین آشنایی ندارند مرتکب این چنین گناهانی میشوند درحالیکه از زشتی عملش بیخبر است و اگر کسی بر انجام دهنده ی گناه، بدعت یا کفر تبریک بگوید، خودش را در معرض خشم و غضب الله تعالی قرار داده است.
تبریک اعیاد دینی کفار، حرام است وآنچه را که ابن قیم ذکر کرده است مؤید همین مطلب است، چون تبریک گفتن نوعی اقرار بر شعائر کفر و تأیید (و رضایت) وی به نفع عقیده آنان است، هر چند قلباً چنین کفری را برای خود نپسندد، اما برای فرد مسلمان حرام است که شعائر کفر را بپسندد یا آنها را به کسی دیگر تبریک بگوید، چون الله تعالی این را نمیپسندد و...
الله تعالی میفرماید: « إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ .... » ﴿سوره مبارکه زمر آیه 7﴾
(اگر کفران [نعمت] کنید الله از شما بینیاز است و هرگز کفر را برای بندگانش نمیپسندد و اگر شکر او را به جا آوریدآن را برای شما میپسندد).
والله میفرماید: « ... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا .... » ﴿سوره مبارکه مائده آیه ٣﴾
(امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم).
تبریک گفتن عید به آنان چه با فرد مسلمان همکار باشند یا نباشند؛ حرام است. حتی اگر اعیادشان را به ما تبریک گفتند ما نباید جواب تبریکشان را بدهیم؛ چرا که از اعیاد ما نیست و عید آنها عیدی است که مورد تأیید الله تعالی نیست، چرا که این عیدها یا در دینشان نبوده لذا بدعت است و یا مشروع بوده و به وسیله دین اسلام که الله تعالی محمد صلی الله علیه وسلم را با آن برای تمام بندگان مبعوث کرده، منسوخ گردیده است.
و در این رابطه الله تعالی میفرماید: « وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ »﴿سوره مبارکه آل عمران آیه ٨٥﴾
(هر کس جز اسلام دینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است).
به این ترتیب برای فرد مسلمان اجابت دعوتشان به این مناسبت حرام است چون این عمل از تبریک گفتن به آنها بزرگتر است چرا که مشارکت با آنها [در این عمل ناجایز] است و هم چنین بر مسلمان تشبیه به کفار در برگذارکردن جلسات به این مناسبتها یا رد و بدل کردن هدایا یا توزیع حلوا، غذا دادن، تعطیل کردن کارها و... حرام است، به دلیل این که پیامبرالله صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم میفرماید: «مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنهُم»: (هرکس خودرابه قومی تشبیه کند ازآنها است).
ابن تیمیه رحمه الله در کتاب «اقتضاء الصراط المستقیم، مخالفة اصحاب الجحیم(ص(219)) میگوید: «مشابهت به آنها در بعضی از اعیادشان موجب شادی و سرورآنان در عمل باطلشان میگردد و...»
حتی چه بسا که آنها را به طمع بیاندازد تا فرصت را غنیمت بشمارند و ضعفا را به ذلت بکشانند، هر کس چیزی از این گونه اعمال را انجام دهد گناهکاراست فرقی ندارد که به خاظر سازش، دوستی، از روی شرم یا دیگر اسباب باشد. چون این سازش با کفار در دین است و از اسباب تقویت روحی کفار است و موجب افتخار کردن به دینشان میگردد.
از الله میخواهیم که مسلمانان و دینشان را عزت دهد، به آنها توفیق ثبات در دین و یاری علیه دشمنانشان را عنایت فرماید که او قوی و عزیز است.
شیخ ابن عثیمین- مجموع فتاوای و رسائل(ج 3 ص 44)
سکولاریسم و دمکراسی از دیدگاه اسلام
سکولاریسم و دمکراسی دو ایدئولوژی غیر دینی و غیر اسلامی هستند که ساخته ی دست بشر است. بنابراین نه دمکراسی و نه سکولاریسم هیچکدام مورد تایید شرع نیستند و بر تمامی مسلمانان واجب حتمی و قطعی است که بر آندو برائت جویند.
سکولاریسم به معنی جدایی دین از سیاست است و این شعاریست که از کشورهای غربی برآمده است و برطبق این تفکر می بایست دین را از حکومت و اداره جامعه جداکرد و براساس این نظریه دین توانایی اداره حکومت و جامعه بشری را ندارد. البته این امر در مورد ادیان کسانی که این نظریه را مطرح کرده کاملا صادق است زیرا دین آنها دین تحریف شده ای است که همراه با تغیرات بشری و خرافات است و لذا نشات گرفتن چنین ایده ای در جوامعی که دارای دین تحریف شده و همراه با خرافاتی هستند مانند یهود و مسیحیت و یا بودائی و دیگر ادیان باطل دور از ذهن نیست و خرده ای بر آن نمی شود.
داستان جالب مناظره ی امام باقلانی با علمای مسیحی
داستان جالب مناظره ی امام باقلانی با علمای مسیحی
روزی یکی از پادشاهان مسیحی نامه ای به سوی پادشاه مسلمانان فرستاد و از او خواست که یک عالم مسلمان را برای بحث و مناظره با عالمان مسیحی به نزدش بفرستد. وی ابوبکر الباقلانی را فرستاد. زمانی که وی به آن جا رسید؛ به او گفتند: اگر می خواهی به نزد پادشاه بروی باید به قوانین و شروط ما احترام بگذاری.
متن کامل گفتگو را در ادامه مطلب بخوانید ...
ارزش و مقام زن در اسلام (آیا اسلام برای زن عدالت را رعایت نمی کند؟) پاسخ های تامل برانگیز
چرا در دین اسلام دیه مرد دو برابر زنه این عدالته؟
چرا یک مرد میتونه تا چهار زن بگیره ولی یک زن نباید غیر از یک شوهر داشته باشه؟
این عدالته؟
چرا شاهد بودن یک فرد راجب به یک مسعله دو زن مساوی با یک مرد هست؟
به این میگی عدالت؟
پاسخ ها نغز و تامل برانگیز این سوالات و سوالات دیگر در ادامه مطلب
برخي از بدعتها و خرافات اهل تصوف از ديدگاه قرآن و سنت
امروزه بدعت ها و انحرافات صوفیه بر کسی پوشیده نیست و اين شناخت و آشنایی و آشکارشدن حقیقت صوفیه با مطالعه آثار و کتب بزرگان صوفي حاصل شده است و این امر سبب شده است که مومنان و خصوصا جوانان مسلمان از اين فرقه منحرف دست بکشند و آنرا عين خرافات بدانند والحمدلله .
ما هم به نوبه خود در اینجا تعدادی از انحرافات و گمراهی های صوفیه و اهل متصوفه را که در کتبشان نقل گردیده ذکر و بیان می داریم تا حقیقت آنان بیش از پیش آشکار گردد .
حکم طریقت در اسلام چیست؟
بدون شک طریقت های صوفیه منکر هستند، و حتی بعضی از آنها کفر می باشند، و بعضی دیگرشان کفر نیست اما بدعت هستند، زیرا طریقتی که سلوک و پیروی آن واجب است همان طریق پیامبرمان محمد صلی الله علیه وآله و صحبه وسلم است. الله عزوجل می فرماید : « وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ...» ﴿١٥٣﴾ (سوره مبارکه انعام). یعنی: «این راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید».
و فرمود : « وَهَذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ...» ﴿١٥٥﴾ (سوره مبارکه انعام).یعنی: «و این کتابی است پر برکت، که ما (بر تو) نازل کردیم؛ از آن پیروی کنید».
و فرمود : « ... وَمَا آتَاکُمْ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...» ﴿٧﴾ (سوره مبارکه حشر). یعنی : «آنچه را رسول الله برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید».
تاریخ پيدايش كلمه صوفی و صوفیه در اسلام و آيا در اسلام فرقه ای به نام تصوف وجود دارد؟
تصوف يا صوفيه يکي از فرقه هاي منحرفي است که بعد از ظهور اسلام بوجود آمدند. آنها در ابتدا بر محور تزکيه ي نفس حرکت مي کردند ولي بعدها با غلو در افکاشان به ايراد افکار و اعتقادات کفر آميزي همچون حلول پرداختند و حتي برخي از چهره هاي سرشناس صوفيه از جمله بايزيد بسطامي و محي الدين ابن عربي تکفيير و کشته شدند.
تعریف مسیحیت و اعتقادات اساسی آنها
مسیح اسم حضرت عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است که پیروان وی خویش را مسیحیان می نامند. گفته میشود عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُرا بخاطر مسیح می نامند که در روی زمین خیلی سیاحت نموده بود، و یا اینکه مسیح گویند چون او بر مریضی دست می کشید به امر الله متعال شفایاب می شد، یا اینکه هنگام بدنیا آمدنش با چربی مسح شده بود(المفردات للاصفهانی، صـ: 468).و مسیحیان میگویند که عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بخاطری مسيح نامیده می شد که وی برای خدمت و فدا نمودن جانش بدنیا پای گذاشت (قاموس كتاب مقدس صـ: 860).
نقد داروینیسم ؛ آیا انسان تکامل یافته میمون است ؟+لینک دانلود مقاله
بنام یگانه آفریدگار عالم وجود الله متعال
موضوع : فرضیه داورین فرضیه ای بی اعتبار و فاقد سند علمی
بخش اول: آیا انسان تکامل یافته میمون است ؟
پروتوکلهاي صهيون فاش ميگويد: داروين يهودي نيست، اما ما به آساني دريافتيم که چگونه آراء و نظريات او را به گسترده ترين وجهي منتشر سازيم، و آنها را براي درهم کوبيدن دين و ويران ساختن عقيده بهترين حربه خود قرار بدهيم.
و بازهم همان پرتوکلهاي ميگويند: ما بوديم که پيروزي نظريه داروين و مارکس و نیچه را با ترويج و گسترش آراء آنان پیروز کرديم، و اثر اخلاق براندازي که علوم آنان در فکر مردم غير يهودي تزريق ميکرد کاملاً براي ما روشن و آشکار است. (فصل "اليهود الثلاثة" در كتاب "التطور والثبات فى حياة البشرية")
همچنین در پروتکل شماره 2 صهیونیزم بیان شده است : دقت كنيد كه ما چگونه موفق شديم داروينيسم ، ماركسيسم و نيچهايسم را بال و پر بدهيم. يهوديان بايد به سادگى به اهيمت نقش ويرانگر نظريه هاى بالا، روى ذهن و انديشه غيريهود پى ببرند.
اما تئوری داروین چه می گوید ؟
تئوری تکامل ميگويد: اصل انسان و تمام موجودات زنده از يك حيوان بسيار ريز و كوچك شروع ميشود و اين حيوان كوچك از آب به وجود آمده است؛ نسل اين حيوان در اثر تحولات و تغييراتي كه با گذشت زمان به خود ديده است، تغيير شكل داده تا اينكه به حالت موجود و صورت فعلی درآمده است و ويژگيها و صفات به دست آمدهی اين نسل، به نسلهاي بعدي منتقل شده و با گذشت ميليونها سال اين خصوصيات ریز و پست به خصوصيات والا و مترقي تبديل شده و تغییر و تحولاتی که محیط در آنها ایجاد نموده است، آن را به صورت انسان امروزی درآورده است.!!
این است خلاصه و مختصری از تئوری تکامل چارلز داروین انگلیسی اما اینک به بررسی دلایل داروین و طرفداران نظریه داروینسیم یا همان ترانسفورمیسم می پردازیم توجه داشته باشید که در اینجا هم دو نظریه متضاد با هم دیگر داریم :
الف. فرضیه تکامل انواع یا «ترانسفورمیسم» که می گوید موجودات زنده در آغاز موجودات تک سلولی در آب اقیانوس ها و از لابلای لجن های اعماق دریا ها با یک جهش پیدا شدند.
ب. فرضیه ثبوت انواع یا «فکسیسم» که می گوید انواع جانداران هر کدام جداگانه از آغاز به همین شکل کنونی ظاهر گشتند.
اثبات وجود خدا / اثبات وجود الله
وجود خداوند سبحان یکی از حقایق بزرگ و روشنی است که فطرت، عقول و بصیرتها بر آن دلالت دارند و سه منبع دانش، وحی و تاریخ نیز ما را به سوی آن راهنمایی می کند.
در هر عصر و زمان فقط کسانی در باره وجود خدا مجادله کردهاند که شهوات و غرایض دنیوی بر آنان غالب بوده است. بنا به تعبیردانشمندان روان شناس، الحاد و انکار خدا نزد این گروه از انسانها یکی از حیلهها و دسیسههایی است که دلالت بر عدم شعور و درک صحیح میکند. به همین خاطر بوده که پیامبران الهی در هیچ حالتی دست از اثبات وجود خدا برنداشته و تلاش میکردند تا ایمان به خدا را از هر نوع شرکی پاک کنند.
اما به هر حال برای مقابله با کسانی که در باره وجود خدا، مجادله میکنند و سعی در شبههافکنی درمیان انسانها دارند، لازم است مقداری در این موضوع مطالبی نگاشته شود تا اینکه ایمان به خدا بر اساس عقل استوار، پایه ریزی شود. اگر چه همه چیز در کاینات نشانهای از وجود خداست که نیازی به آوردن دلیل هم نیست.
به قول شاعر:
آفتاب آمد دلیل آفتاب....
در طی این مطلب به طور خلاصه به بیان شش برهان خواهیم پرداخت:
1- دلیل فطرت
2- دلیل خلقت
3- دلیل مساوات و هماهنگی
4- دلیل تقدیر
5- دلالت وحی
6- دلایل تاریخ
اسباب انحراف جوانان از دين چيست؟
انحراف جوانان از دين عوامل زيادي است: مهم ترين عوامل دين گريزي جوانان:
نداشتن علم و آگاهي، جهل نسبت به حقيقت اسلام و محاسن ديني، عدم توجه به قرآن كريم و كمبود مربي هايي كه كه داراي علم و توانايي بر شرح حقيقت اسلام براي جوانان باشند و بتوانند محاسن دين را بيان كنند و اهداف آن را توضيح دهند و خيري را كه اسلام در دنيا و آخرت به دنبال دارد به صورت مشروح بيان كنند.
عوامل ديگري نيز در اين زمينه دخيل هستند:
از قبيل محيط، راديو و تلويزيون، سفر به خارج، و نشست و برخاست با افرادي كه داراي عقايد باطل و اخلاق منحرف و جهل مركب هستند؛ و بقيه ي عواملي كه آن ها را از اسلام گريزان مي كند و به الحاد و بي بند و باري تشويق مي نمايد.
بسياري از جوانان فاقد علوم مفيد و عقيده ي صحيح هستند و از طرفي طوفاني از ترديدها و شبهات و تبليغات گمراه كننده و هوسهاي فريبنده به سوي آن ها سرازير است، بنابر اين در نتيجه آن ها منحرف شده و از هر آنچه به اسلام منسوب است متنفرند. در اين مورد چه زيبا گفته اند:
أتانِي هَوَاها قَبل أن أَعرِفَ الهَوَي فَصَادَفَ قَلباً خَالِياً فَتَمَكَّنا
(سراينده قيس ابن ملوح عامري ( مجنون ليلي ) متوفاي 68 هه است .)
عشق او قبل از آن كه عشق را بشناسم نزدم آمد و با قلبي خالي رو به رو شد و در آن جاي گرفت.
رساتر و راست تر و بهتر از اين فرموده الهي است كه مي فرمايد: «أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴿٤٣﴾
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ ۖبَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٤٤﴾ سوره مبارکه فرقان»
[ آيا كسي را كه هواي نفس خويش را معبود خود قرار داده ديده اي آيا تو بر او نگهبان خواهي بود. يا فكر مي كني كه بيشتر آن ها مي شنوند يا مي فهمند؛ نيستند آن ها مگر همچون چهارپايان بلكه گمراه تر از آنان هستند.]
بنده بر اين باورم كه راه درمان مشكلات فكري، اعتقادي و اخلاقي اين جوانان، بر اساس نوع بيماري، متنوع است.
مهمترين راههاي معالجه ي دين گريزي جوانان
مراجعه به قرآن كريم و سيره ي نبوي. انتخاب معلمان و مربيان دلسوز و آگاه به معرف ديني و نيكوكار. انتخاب مجريان، مديران و مسئولين آگاه، دلسوز و نيكوكار. انتخاب افرادي شايسته و با لياقت و درايت لازم، به عنوان بازرس و بازپرس. ممانعت جوانان از سفرهاي خارجي به بلاد كفر؛ مگر براي ضرورت. اصلاح دستگاههاي تبليغاتي و رسانه هاي گروهي در كشورهاي اسلامي از اخلاق غير اسلامي و بي بند و باري و اشاعه ي فساد.
اگر مسئولين امر در ادعاي خويش مبني بر اسلام خواهي و توجه به ملت به ويژه جوانان داراي صداقت هستند، بايد به اصلاح اين امور اقدام نمايند. تبليغ اسلام و نشر فرهنگ اصيل آن. تلاش در راستاي بيداري اسلامي، با استفاده از امكانات وسايل جديد. تربيت دعوتگران و سخنرانان توانا.
از الله مي خواهم كه بر ما منت بگذارد و رهبران مسلمين را اصلاح كند و به آنان توفيق دهد تا آگاهي ديني داشته باشند و به دين تمسك جسته و از آنچه با اسلام مخالف است دوري گزينند و با صداقت و اخلاص و تلاش هاي مستمر با عوامل فساد مبارزه كنند؛ بيگمان الله شنواي نزديك است.
برگرفته از کتاب "مجموع فتاوي و مقالات متنوعة" شيخ ابن باز (ج 5 صفحات253، 254)