برخي از بدعتها و خرافات اهل تصوف از ديدگاه قرآن و سنت

كنكاشي در افکار و باورها

 شنیدن قرآن به صورت آنلاین استغفار را فراموش نكن

برخي از بدعتها و خرافات اهل تصوف از ديدگاه قرآن و سنت

برخي از بدعتها و خرافات اهل تصوف از ديدگاه قرآن و سنت

امروزه بدعت ها و انحرافات صوفیه بر کسی پوشیده نیست و اين شناخت و آشنایی و آشکارشدن حقیقت صوفیه با مطالعه آثار و کتب بزرگان صوفي حاصل شده است و این امر سبب شده است  که مومنان و خصوصا جوانان مسلمان از اين فرقه منحرف دست بکشند و آنرا عين خرافات بدانند والحمدلله . 

ما هم به نوبه خود در اینجا تعدادی از انحرافات و گمراهی های صوفیه و اهل متصوفه را که در کتبشان نقل گردیده ذکر و بیان می داریم تا حقیقت آنان بیش از پیش آشکار گردد . 

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید .....

حکم طریقت در اسلام چیست؟

حکم طریقت در اسلام چیست؟

بدون شک طریقت های صوفیه منکر هستند، و حتی بعضی از آنها کفر می باشند، و بعضی دیگرشان کفر نیست اما بدعت هستند، زیرا طریقتی که سلوک و پیروی آن واجب است همان طریق پیامبرمان محمد صلی الله علیه وآله و صحبه وسلم است. الله عزوجل می فرماید : « وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ...» ﴿١٥٣﴾ (سوره مبارکه انعام). یعنی: «این راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید». 
و فرمود : « وَهَذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ...» ﴿١٥٥﴾ (سوره مبارکه انعام).یعنی: «و این کتابی است پر برکت، که ما (بر تو) نازل کردیم؛ از آن پیروی کنید».

و فرمود : « ... وَمَا آتَاکُمْ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...» ﴿٧﴾ (سوره مبارکه حشر). یعنی : «آنچه را رسول الله برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید».

 

تاریخ پيدايش كلمه صوفی و صوفیه در اسلام ‏و آيا در اسلام فرقه ای به نام تصوف وجود دارد؟

تاریخ پيدايش كلمه صوفی و صوفیه در اسلام ‏و آيا در اسلام فرقه ای به نام تصوف وجود دارد؟

تصوف يا صوفيه يکي از فرقه هاي منحرفي است که بعد از ظهور اسلام بوجود آمدند. آنها در ابتدا بر محور تزکيه ي نفس حرکت مي کردند ولي بعدها با غلو در افکاشان به ايراد افکار و اعتقادات کفر آميزي همچون حلول پرداختند و حتي برخي از چهره هاي سرشناس صوفيه از جمله بايزيد بسطامي و محي الدين ابن عربي تکفيير و کشته شدند.

بني اسرائيل چه کساني هستند؟

بني اسرائيل چه کساني هستند؟

 

خداوند متعال فرموده است:

يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ ......﴿٤٧﴾سوره مبارکه بقره

«اي فرزندان اسرائيل! نعمتي را که به شما ارزاني داشته - ام به ياد بياوريد».

در تفسير آلوسي آمده است که: «اسرائيل» يک اسم غير عربي و مرکب است از «ايل» که يکي از اسماء الله است، و «اِسرا» که به معني عبد، برگزيده، انسان يا مهاجر است. و اسرائيل لقب حضرت يعقوب (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) است. سپس آلوسي گفته است که الله تعالی يهوديان را به اسرائيل نسبت داده است نه به يعقوب عَلَيْهِ السَّلاَمُ تا آنان را به طاعت و عبادت تشويق کند؛ چراکه واژه اسرائيل بيش از لفظ يعقوب عَلَيْهِ السَّلاَمُ در برگيرنده - ي اين مفهوم است. همانطور که اگر گفته شود اي پسرِ صالح از الله اطاعت کن نسبت به اي پسرِ زيد از الله اطاعت کن تشويق بيشتري در بردارد، چون انسان به طور طبيعي تمايل دارد که از آثار نياکان خود پيروي کند حتي اگر ناپسند باشد. (تفسير آلوسي، ج 1، صص 242 - 241)

پس منظور از بني اسرائيل ذريه ي حضرت يعقوب عَلَيْهِ السَّلاَمُ  از دوازده پسرش است (تفسير المنار، ج 1، ص 289). و اولين کسي که از بني - اسرائيل وارد مصر شد، حضرت يوسف عَلَيْهِ السَّلاَمُ پسر يعقوب (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) بود که بعدها برادرانش هم به وي ملحق شدند و بدين ترتيب نسل او در آنجا رو به افزايش گذاشت تا جائيکه گفته شده وقتي که بني اسرائيل از مصر خارج شدند، جمعيت آنان ششصد هزار نفر بود، و اين افزايش جمعيت در مدت چهارصد سال صورت گرفته است. (تفسير المنار، ج 1، ص 312)

توجه ::: در کتب یهود بنی اسرائیل به معنی غلبه کننده بر خدا و یا کشتی گرفته با خدا آمده است. این داستان از داستان کشتی گرفتن یعقوب با خدا، و یا فرشته ای از جانب خدا در عهد عتیق گرفته شده است که بعد از این مبارزه نام یعقوب به اسرائیل تغییر میکند ( کتاب مقدس عهد عتیق /  آفرینش ۳۲:۲۴-۳۲)

داستان کشتی حضرت یعقوب عَلَيْهِ السَّلاَمُ با خدا (نعوذ بالله) از تحریفات مطالب خرافی کتاب مقدس می باشد که امثال این گونه مطالب و خزعبلات در این کتاب به کثرت یافت می شود .

 همچنین در کتاب مقدس (عهد عتیق) لغت اسرائیلی به معنی دوازده قبیله بنی اسرائیل و همچنین به معنی مردم کشور اسرائیل قدیم است. در حدود قرن ۵ قبل از میلاد، بازماندگان دوازده قبیله بنی اسرائیل یهود(قبیله های جودا،شیمون، و بعضی از بنیامین و لوی) نامیده شدند.

 

منابع :

1- قرآن الکریم

2- تفسیر آلوسی

3- تفسیر المنار

4- التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص ۸۴

5- کتاب مقدس عهد عتیق ( تورات)

 

 

يهوديان چه کساني هستند و چرا به اين اسم نامگذاري شده اند؟

يهوديان چه کساني هستند و چرا به اين اسم نامگذاري شده اند؟

در تفسير ابن عطيه آمده است که منظور از {وَالَّذِينَ هَادُوا} (آیه 62) در سوره ي مبارکه بقره، يهوديان هستند. و بدين خاطر به اين اسم نامگذاري شده - اند که گفته - اند: {إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ} «به سوي تو بازگشتيم» بنابراين واژه - ي يهود از «هَادَ يَهُودُ» يعني بازگشت، گرفته شده است. يکي از شعراي عرب هم گفته است: إنّي امرؤ من مدحه هائدٌ «من کسي هستم که از ستايش او برگشته - ام».

عده - اي هم گفته - اند: يهود منسوب به يهوذا پسر يعقوب است که بر اثر تعريب دچار تغيير شده و به صورت يهود درآمده است.

زهراوي هم حکايت کرده است که يهود از تهويد به معني نرم و با وقار سخن گفتن گرفته شده است. ابن - عطيه در تفسير آيه {وَالَّذِينَ هَادُوا} در سوره ي نساء گفته است: واژه ي «هادوا» يا از «هَادَ» به معني بازگشت، و يا از يهوذا پسر يعقوب گرفته شده و بر اثر تعريب تغيير کرده است و يا اينکه از «تَهوَّد» به معني آرام و با وقار سخن گفتن يا حرکت کردن، گرفته شده است.

آلوسي در تفسير آيه {وَالَّذِينَ هَادُوا} در سوره بقره گفته است: يعني کساني که يهودي شدند. و واژه - ي «يهود» يا يک لفظ عربي است که از «هَادَ» به معني بازگشت و توبه کرد، گرفته شده است که در اين صورت علت نامگذاري يهوديان به اين اسم اين است که آنان از عبادت گوساله توبه کردند، و اين توبه کردن دشوارترين کار بود براي آن - ها، و يا اينکه واژه - ي «يهود» معرَّب «يهوذا» است که در اين صورت نام بزرگترين فرزند يعقوب بر يهوديان اطلاق گرديده است.

 

 

تعریف مسیحیت و اعتقادات اساسی آنها

تعریف مسیحیت و اعتقادات اساسی آنها

مسیح اسم حضرت عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است که پیروان وی خویش را مسیحیان می نامند. گفته میشود عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُرا بخاطر مسیح می نامند که در روی زمین خیلی سیاحت نموده بود، و یا اینکه مسیح گویند چون او بر مریضی دست می کشید به امر الله متعال شفایاب می شد، یا اینکه هنگام بدنیا آمدنش با چربی مسح شده بود(المفردات للاصفهانی، صـ: 468).و مسیحیان میگویند که عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بخاطری مسيح نامیده می شد که وی برای خدمت و فدا نمودن جانش بدنیا پای گذاشت (قاموس كتاب مقدس صـ: 860).

نقد داروینیسم ؛ آیا انسان تکامل یافته میمون است ؟+لینک دانلود مقاله

نقد داروینیسم ؛ آیا انسان تکامل یافته میمون است ؟+لینک دانلود مقاله

بنام یگانه آفریدگار عالم وجود الله متعال

موضوع : فرضیه داورین فرضیه ای بی اعتبار و فاقد سند علمی

بخش اول: آیا انسان تکامل یافته میمون است ؟ 

پروتوکلهاي صهيون فاش ميگويد: داروين يهودي نيست، اما ما به آساني دريافتيم که چگونه آراء و نظريات او را به گسترده ترين وجهي منتشر سازيم، و آنها را براي درهم کوبيدن دين و ويران ساختن عقيده بهترين حربه خود قرار بدهيم.

و بازهم همان پرتوکلهاي ميگويند: ما بوديم که پيروزي نظريه داروين و مارکس و نیچه را با ترويج و گسترش آراء آنان پیروز کرديم، و اثر اخلاق براندازي که علوم آنان در فکر مردم غير يهودي تزريق ميکرد کاملاً براي ما روشن و آشکار است. (فصل "اليهود الثلاثة" در كتاب "التطور والثبات فى حياة البشرية")

همچنین در پروتکل شماره 2 صهیونیزم بیان شده است : دقت كنيد كه ما چگونه موفق شديم داروينيسم ، ماركسيسم و نيچه‏ايسم را بال و پر بدهيم. يهوديان بايد به سادگى به اهيمت نقش ويرانگر نظريه ‏هاى بالا، روى ذهن و انديشه غيريهود پى ببرند.

اما تئوری داروین چه می گوید ؟

تئوری تکامل مي­گويد: اصل انسان و تمام موجودات زنده از يك حيوان بسيار ريز و كوچك شروع مي­شود و اين حيوان كوچك از آب به وجود آمده است؛ نسل اين حيوان در اثر تحولات و تغييراتي كه با گذشت زمان به خود ديده است، تغيير شكل داده تا اينكه به حالت موجود و صورت فعلی درآمده است و ويژگيها و صفات به دست آمده­ی اين نسل، به نسل­هاي بعدي منتقل شده و با گذشت ميليون­ها سال اين خصوصيات ریز و پست به خصوصيات والا و مترقي تبديل شده و تغییر و تحولاتی که محیط در آنها ایجاد نموده است، آن را به صورت انسان امروزی درآورده است.!!

این است خلاصه و مختصری از تئوری تکامل چارلز داروین انگلیسی اما اینک به بررسی دلایل داروین و طرفداران نظریه داروینسیم یا همان ترانسفورمیسم می پردازیم توجه داشته باشید که در اینجا هم دو نظریه متضاد با هم دیگر داریم :
 الف. فرضیه تکامل انواع یا «ترانسفورمیسم» که می گوید موجودات زنده در آغاز موجودات تک سلولی در آب اقیانوس ها و از لابلای لجن های اعماق دریا ها با یک جهش پیدا شدند.

ب. فرضیه ثبوت انواع یا «فکسیسم» که می گوید انواع جانداران هر کدام جداگانه از آغاز به همین شکل کنونی ظاهر گشتند.

بررسی علمی و منطقی نظریه تکامل ( نقد و رد داروینیسم )

بررسی علمی و منطقی نظریه تکامل ( نقد و رد داروینیسم )

بررسی علمی و منطقی نظریه تکامل ( نقد و رد داروینیسم )

حقیقت آن است که نظریه تکامل و منشاء گونه‌ها هنوز در حد فرضیه و نظریه هست و هیچ دلیل قطعی و یقینی برای اثبات آن وجود ندارد. لذا سؤالات و موارد مبهم بسیاری در این فرضیه به وجود می‌آید که هرکدام برای خود جایگاه ویژه‌ای داشته و قابل تأمل است و حتی بعضی از دلایل علمی را در رد این نظریه آورده اند که به بعضی از این دلایل اشاره می نمائیم:

الف ) شامپانزه ها تکامل یافته تر از انسان!!!

ب) تکامل نظریه ای اثبات نشده است

ج) فسیل‌ها تکامل را اثبات نمی‌کنند

د) هومولوژی‌” تکامل را اثبات نمی‌کند

و) زائده‌ها تکامل را اثبات نمی‌کنند

ز) چیزی به‌نام شکل ساده حیات وجود ندارد

ص) آیا اَشکال میانی وجود دارد

س) عدم قطعیت در اثبات شواهد

ط) نظم هرگز از بی‌نظمی ناشی نشده‌

ق) تصادفی استهزاءآمیز

ف) آزمایشات انجام گرفته

غ) عدم ارتباط انسانهای نئوناندرتال با انسانهای امروزی

ج) سردر گمی دانشمندان معتقد به نظریه تکامل

خ) زیست‌شناسی دارای قانون نیست


طی این مطلب موارد فوق را مطالعه و بررسی خواهیم نمود.

اثبات وجود خدا / اثبات وجود الله

اثبات وجود خدا / اثبات وجود الله

وجود خداوند سبحان یکی از حقایق بزرگ و روشنی است که فطرت، عقول و بصیرتها بر آن دلالت دارند و سه منبع دانش، وحی و تاریخ نیز ما را به سوی آن راهنمایی می کند.

در هر عصر و زمان فقط کسانی در باره وجود خدا مجادله کرده‌اند که شهوات و غرایض دنیوی بر آنان غالب بوده است. بنا به تعبیردانشمندان روان شناس، الحاد و انکار خدا نزد این گروه از انسانها یکی از حیله‌ها و دسیسه‌هایی است که دلالت بر عدم شعور و درک صحیح می‌کند. به همین خاطر بوده که پیامبران الهی در هیچ حالتی دست از اثبات وجود خدا برنداشته و تلاش می‌کردند تا ایمان به خدا را از هر نوع شرکی پاک کنند.

اما به هر حال برای مقابله با کسانی که در باره وجود خدا، مجادله می‌کنند و سعی در شبهه‌افکنی درمیان انسان‌ها دارند، لازم است مقداری در این موضوع مطالبی نگاشته شود تا اینکه ایمان به خدا بر اساس عقل استوار، پایه ریزی شود. اگر چه همه چیز در کاینات نشانه‌ای از وجود خداست که نیازی به آوردن دلیل هم نیست.

به قول شاعر:
آفتاب آمد دلیل آفتاب....

در طی این مطلب به طور خلاصه به بیان شش برهان خواهیم پرداخت:

1- دلیل فطرت

2- دلیل خلقت

3- دلیل مساوات و هماهنگی

4- دلیل تقدیر

5- دلالت وحی

6- دلایل تاریخ

اسباب انحراف جوانان از دين چيست؟ ‏

اسباب انحراف جوانان از دين چيست؟ ‏

انحراف جوانان از دين عوامل زيادي است: مهم ترين عوامل دين گريزي جوانان
نداشتن علم و آگاهي، جهل نسبت به حقيقت اسلام و محاسن ديني، عدم توجه به قرآن كريم و كمبود مربي هايي كه كه داراي علم و توانايي بر شرح حقيقت اسلام براي جوانان باشند و بتوانند محاسن دين را بيان كنند و اهداف آن را توضيح دهند و خيري را كه اسلام در دنيا و آخرت به دنبال دارد به صورت مشروح بيان كنند.

عوامل ديگري نيز در اين زمينه دخيل هستند: 
از قبيل محيط، راديو و تلويزيون، سفر به خارج، و نشست و برخاست با افرادي كه داراي عقايد باطل و اخلاق منحرف و جهل مركب هستند؛ و بقيه ي عواملي كه آن ها را از اسلام گريزان مي كند و به الحاد و بي بند و باري تشويق مي نمايد.

 بسياري از جوانان فاقد علوم مفيد و عقيده ي صحيح هستند و از طرفي طوفاني از ترديدها و شبهات و تبليغات گمراه كننده و هوسهاي فريبنده به سوي آن ها سرازير است، بنابر اين در نتيجه آن ها منحرف شده و از هر آنچه به اسلام منسوب است متنفرند. در اين مورد چه زيبا گفته اند:

أتانِي هَوَاها قَبل أن أَعرِفَ الهَوَي                   فَصَادَفَ قَلباً خَالِياً فَتَمَكَّنا

 (سراينده قيس ابن ملوح عامري ( مجنون ليلي ) متوفاي 68 هه است .)

عشق او قبل از آن كه عشق را بشناسم نزدم آمد و با قلبي خالي رو به رو شد و در آن جاي گرفت.

 رساتر و راست تر و بهتر از اين فرموده الهي است كه مي فرمايد: «أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴿٤٣
 أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ ۖبَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٤٤
 سوره مبارکه فرقان»

[ آيا كسي را كه هواي نفس خويش را معبود خود قرار داده ديده اي آيا تو بر او نگهبان خواهي بود. يا فكر مي كني كه بيشتر آن ها مي شنوند يا مي فهمند؛ نيستند آن ها مگر همچون چهارپايان بلكه گمراه تر از آنان هستند.]

بنده بر اين باورم كه راه درمان مشكلات فكري، اعتقادي و اخلاقي اين جوانان، بر اساس نوع بيماري، متنوع است.

مهمترين راههاي معالجه ي دين گريزي جوانان

مراجعه به قرآن كريم و سيره ي نبوي. انتخاب معلمان و مربيان دلسوز و آگاه به معرف ديني و نيكوكار. انتخاب مجريان، مديران و مسئولين آگاه، دلسوز و نيكوكار. انتخاب افرادي شايسته و با لياقت و درايت لازم، به عنوان بازرس و بازپرس. ممانعت جوانان از سفرهاي خارجي به بلاد كفر؛ مگر براي ضرورت. اصلاح دستگاههاي تبليغاتي و رسانه هاي گروهي در كشورهاي اسلامي از اخلاق غير اسلامي و بي بند و باري و اشاعه ي فساد.

اگر مسئولين امر در ادعاي خويش مبني بر اسلام خواهي و توجه به ملت به ويژه جوانان داراي صداقت هستند، بايد به اصلاح اين امور اقدام نمايند. تبليغ اسلام و نشر فرهنگ اصيل آن. تلاش در راستاي بيداري اسلامي، با استفاده از امكانات وسايل جديد. تربيت دعوتگران و سخنرانان توانا. 

از الله مي خواهم كه بر ما منت بگذارد و رهبران مسلمين را اصلاح كند و به آنان توفيق دهد تا آگاهي ديني داشته باشند و به دين تمسك جسته و از آنچه با اسلام مخالف است دوري گزينند و با صداقت و اخلاص و تلاش هاي مستمر با عوامل فساد مبارزه كنند؛ بيگمان الله شنواي نزديك است. 

 

 برگرفته از کتاب "مجموع فتاوي و مقالات متنوعة" شيخ ابن باز (ج 5 صفحات253، 254)